عطر مادری

سلام بر ساره! دوست ِ دوست خدا

عطر مادری

سلام بر ساره! دوست ِ دوست خدا

عطر مادری

مادری، عطری دارد......

یازهرا

طبقه بندی موضوعی

داستان

پربیننده ترین مطالب

  • ۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۲:۵۵ سلام

اَمان از ثانیه‌ها

پنجشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۱:۴۸ ب.ظ

قرار نیست انتظار مادر شدن، انتظار پُر از اشک و آهی باشد، با خودم قرار گذاشتم، اگر نشد، مخفی‌اش نکنم، نشود راز سر به مُهر زندگی‌ام، باعث عذاب و چشم‌های پُر ترحم اطرافیانم. قصه‌ی پُر غصه‌ای می‌شود، اما این هم یک تقدیر است، چیزی است که خدا مقدر کرده، نمی‌خواهم آدم‌ها آرام و آهسته، وقتی نیستم، داستانم را تعریف کنند، حتی وقتی با اشتیاق کودکی در آغوش می‌کشم، دل‌شان برای‌ام بلرزد.

البته دل‌های مهربان زیادند، بیشتر منظورم راز است، برای آسوده‌گی به این دنیا نیامدیم، هرکس به نحوی، انتظار ِ مادری هم شاید مال ِ من باشد، گریزی نیست، من ایستاده‌ام.....



۹۴/۰۲/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
زهرا صالحی‌نیا

نامه‌ها  (۱)

انتضارت تموم میشه دوستم هیچ وقت فک نکن ک خدا برات مقدر کرده که مادر نشی جنبه مثبتش رو در نظر بگیر اینقد از خدا بخواه تا خدا رحمتشو نثار وجودت کنه منم بعد از سالها انتضار مادر شدم از خدا میخام ک هرچه رودتر طعم شیرین مادر شدن رو بچشی
ان الله مع الصابرین

پست نامه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی