انتظار- باب اول
سه شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۲ ب.ظ
شیرین عسلم
بابا خوابت را دیده، همانطور که من دیدهبودمات! عجیب است که بیآنکه تعصبی بر روی جنسیتت داشتهباشیم، تو را در خواب پسر میبینیم!
من که گرمای تنات را هم به خاطر دارم!
قندو نباتم
کی قرار است در آغوشم بنشینی؟!
۹۳/۰۹/۱۱